شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید غلامرضا عبدالله زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد غلامرضا عبدالله زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم بنام خداوند قادر متعال، به نام خدای مهدی (عج)، در حالتی این وصیتنامه را مینویسم که روبروی تلویزیون نشستهام و شب تولد مهدی (عج) است و برنامه تلویزیون، انسان را ازخود بیخود میکند. انسان دلش میخواهد پرواز کند، ولی چه کنم که لیاقت آن را ندارم که حتی درباره مهدی (عج) حرفی بزنم؛ اما چه کنم که مهرش در دلم افتاده است و سر از پا نمیشناسم و باید بروم که راه سرخ حسین (ع) را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد غلامرضا عبدالله زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم بنام خداوند قادر متعال، به نام خدای مهدی (عج)، در حالتی این وصیتنامه را مینویسم که روبروی تلویزیون نشستهام و شب تولد مهدی (عج) است و برنامه تلویزیون، انسان را ازخود بیخود میکند. انسان دلش میخواهد پرواز کند، ولی چه کنم که لیاقت آن را ندارم که حتی درباره مهدی (عج) حرفی بزنم؛ اما چه کنم که مهرش در دلم افتاده است و سر از پا نمیشناسم و باید بروم که راه سرخ حسین (ع) را...
به یاد شهید داوود آذریان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
باز از ره کرب بلا آمد شهید دیگری باز از دیارکربلا خونین پرو بالی رسد شد صحنه ایرانزمینکربو بلای شیعیان جان درپیقرآن و سردرپیایمان دهند نعش جوانان میرسد همچونگلپرپر شده لیکن شهیدان زنده اند فرموده قرآن بود گلگونبودرخسارشانازخونصافو پاکشان آتش زند صدام را پیچد بهم هردام را راه حسینی رفتهاند زامرخمینی رفتهاند پیر جماران را بگو باد صبا از ما سلام از بار ننگ زندگی تن را رهایی داده اند خونجوانان وطن هردشت راگلگون کند تا مهر و...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
باز از ره کرب بلا آمد شهید دیگری باز از دیارکربلا خونین پرو بالی رسد شد صحنه ایرانزمینکربو بلای شیعیان جان درپیقرآن و سردرپیایمان دهند نعش جوانان میرسد همچونگلپرپر شده لیکن شهیدان زنده اند فرموده قرآن بود گلگونبودرخسارشانازخونصافو پاکشان آتش زند صدام را پیچد بهم هردام را راه حسینی رفتهاند زامرخمینی رفتهاند پیر جماران را بگو باد صبا از ما سلام از بار ننگ زندگی تن را رهایی داده اند خونجوانان وطن هردشت راگلگون کند تا مهر و...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید مختار محسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مختار محسني »
بسمالله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون خوشا به اینچنین پدر و مادری که اینچنین فرزندانی را تربیت کردند و درراه اسلام فدا کردند. پدر و مادر عزیز، من با اجازه شماها به مدرسه خودسازی و جبهه رفتم. مبادا که در هنگام نبودن من در خانه، ایجاد ناراحتی نمایید. صبور باشید. تمام رزمندگان را دعا کنید. نمازهایتان را بجا بخوانید، نماز شب را بهپای دارید و امام را دعا کنید. یار و یاور امام باشید. مبادا به خاطر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مختار محسني »
بسمالله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون خوشا به اینچنین پدر و مادری که اینچنین فرزندانی را تربیت کردند و درراه اسلام فدا کردند. پدر و مادر عزیز، من با اجازه شماها به مدرسه خودسازی و جبهه رفتم. مبادا که در هنگام نبودن من در خانه، ایجاد ناراحتی نمایید. صبور باشید. تمام رزمندگان را دعا کنید. نمازهایتان را بجا بخوانید، نماز شب را بهپای دارید و امام را دعا کنید. یار و یاور امام باشید. مبادا به خاطر...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید هدایت الله شبانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عاشقی مردی را میخوانیم که سبوی خود را از شراب ناب معرفت و انسانیت پر کرد و در شبی بهیادماندنی با دیدن چهره یار آن را سرکشید. از هدایت الله که سال ۱۳۴۶ در روستای دهزیر نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و به یمن قدومش یاس و سوسن در گلستان شکفت و قناریها به شادی و طرب بر خواستند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدر دهزیر به پایان رساند. به دلیل عدم دسترسی به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عاشقی مردی را میخوانیم که سبوی خود را از شراب ناب معرفت و انسانیت پر کرد و در شبی بهیادماندنی با دیدن چهره یار آن را سرکشید. از هدایت الله که سال ۱۳۴۶ در روستای دهزیر نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و به یمن قدومش یاس و سوسن در گلستان شکفت و قناریها به شادی و طرب بر خواستند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدر دهزیر به پایان رساند. به دلیل عدم دسترسی به...
آی صدام سلام علیکم
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در پادگان جلدیان پیرانشهر، پیرمردی بود بنام حاجی صلواتی. وی یک ماشین بلندگوداری داشت و هی می چرخید و معمولا" به بچه ها روحیه میداد. اذان می گفت. بچهها را به نماز جماعت دعوت میکرد. به صدام بد و بیراه میگفت و بین صحبتهایش صدام صدام می زد و بعد جملهای نفرین آمیز میگفت. یکبار یکی از بچهها زرنگی کرد و رفت کنار دستش تا او صدا زد آی صدام، وی گفت حاجی سلام علیکم، حاجی بعد از...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در پادگان جلدیان پیرانشهر، پیرمردی بود بنام حاجی صلواتی. وی یک ماشین بلندگوداری داشت و هی می چرخید و معمولا" به بچه ها روحیه میداد. اذان می گفت. بچهها را به نماز جماعت دعوت میکرد. به صدام بد و بیراه میگفت و بین صحبتهایش صدام صدام می زد و بعد جملهای نفرین آمیز میگفت. یکبار یکی از بچهها زرنگی کرد و رفت کنار دستش تا او صدا زد آی صدام، وی گفت حاجی سلام علیکم، حاجی بعد از...
انفجار خودرو حامل مواد منفجره
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
همانگونه که ذکر آن رفت، هدف اصلی از انجام عملیات شب 27/11/1364 استقرار در ضلع شرقی کانال آب، حد فاصل خورعبداله و دریاچه نمک بود. برای تأمین این هدف باید پل واقع بر روی این کانال تخریب میشد. رزمندگان عزیز گردان کمیل، حدود ساعت سه بامداد به پل مزبور میرسند و به وسیله بیسیم با فرماندهی گردان تماس گرفته و موقعیت خود را اعلام میکنند. امّا به علت عدم الحاق رزمندگان لشکر محمد رسولالله(ص)، هدف تأمین نمیشود و...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
همانگونه که ذکر آن رفت، هدف اصلی از انجام عملیات شب 27/11/1364 استقرار در ضلع شرقی کانال آب، حد فاصل خورعبداله و دریاچه نمک بود. برای تأمین این هدف باید پل واقع بر روی این کانال تخریب میشد. رزمندگان عزیز گردان کمیل، حدود ساعت سه بامداد به پل مزبور میرسند و به وسیله بیسیم با فرماندهی گردان تماس گرفته و موقعیت خود را اعلام میکنند. امّا به علت عدم الحاق رزمندگان لشکر محمد رسولالله(ص)، هدف تأمین نمیشود و...
به یاد جمعی از شهیدان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
بیاد لاله های سرخ پرپر کنم یاد از شهیدان برومند بیاد تشنگان وادی عشق نمایم یاد ازجمشید و بهرام کنم من یاد از بهرام و جمشید بیاد سالکان راه قرآن بیاد نازنین اجساد یاران حمید مستفیضی در کجا رفت ولی با نا امیدی رفت از دست مجید مستفیضی نوجوان بود غلام شاه بی لشکر حسین بود حسن آن نوجوان مه جبین کو بشدکیخایی اندر راه قرآن رخ پاک حسن گردید گلگون زخون بسته حنا بردست وپایش چو داوود...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
بیاد لاله های سرخ پرپر کنم یاد از شهیدان برومند بیاد تشنگان وادی عشق نمایم یاد ازجمشید و بهرام کنم من یاد از بهرام و جمشید بیاد سالکان راه قرآن بیاد نازنین اجساد یاران حمید مستفیضی در کجا رفت ولی با نا امیدی رفت از دست مجید مستفیضی نوجوان بود غلام شاه بی لشکر حسین بود حسن آن نوجوان مه جبین کو بشدکیخایی اندر راه قرآن رخ پاک حسن گردید گلگون زخون بسته حنا بردست وپایش چو داوود...
شهدا سال 63 -وصیتنامه شهید اسماعیل چهارراهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندهاند و نزد خدا روزی میخورند. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بیکران به امام زمان و نائب بر حقش خمینی کبیر و با سلام به امت شهیدپرور و با سلام به خانوادههای معظم شهدا. بنده حقیر این وصیتنامه را می نویسم و از خدا التماس دارم که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندهاند و نزد خدا روزی میخورند. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بیکران به امام زمان و نائب بر حقش خمینی کبیر و با سلام به امت شهیدپرور و با سلام به خانوادههای معظم شهدا. بنده حقیر این وصیتنامه را می نویسم و از خدا التماس دارم که...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید مرتضی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
بسمالله الرحمن الرحیم یدالله فوق ایدیهم. دست خدا بالاترین دستهاست و لا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، با سلام بر حضرت مهدی موعود (عج) و نائب برحقش خمینی کبیر و امت شهیدپرور امام، این صابرین و شجاعان صدر اسلام. با درود بر شهدای صدر اسلام، از شهدای کربلای خونبار حسین (ع) تا شهدای گلگونکفن غرب و خوزستان خمینی. با سلام بر تمامی رزمندگان پرتوان اسلام که برای پیروزی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
بسمالله الرحمن الرحیم یدالله فوق ایدیهم. دست خدا بالاترین دستهاست و لا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، با سلام بر حضرت مهدی موعود (عج) و نائب برحقش خمینی کبیر و امت شهیدپرور امام، این صابرین و شجاعان صدر اسلام. با درود بر شهدای صدر اسلام، از شهدای کربلای خونبار حسین (ع) تا شهدای گلگونکفن غرب و خوزستان خمینی. با سلام بر تمامی رزمندگان پرتوان اسلام که برای پیروزی...
رویای صادق
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی میگوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نیریز آمد و گفت: بچهها منتظر بودند، عملیات میخواهد انجام شود. گفتم: کجا؟ گفت: در منطقه اروند، طرف فاو. گفتم بعید است!. بنظر نمیرسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات میشود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد. از او سؤال کردم. کجا میخواهد عملیات شود؟...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
آقای اصغر ماهوتی میگوید: قبل از عملیات من به مرخصی آمده بودم. شهید حسین منوری به نیریز آمد و گفت: بچهها منتظر بودند، عملیات میخواهد انجام شود. گفتم: کجا؟ گفت: در منطقه اروند، طرف فاو. گفتم بعید است!. بنظر نمیرسد آنجا عملیات شود. شدت آب طوری بود که هیچکس نمی توانست قبول کند که آنجا عملیات میشود. بهر حال ما به جبهه برگشتیم. شهید سرافراز تا مرا دید خوشحال شد. از او سؤال کردم. کجا میخواهد عملیات شود؟...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61
62
63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 بعدي